آمار د - دانلود جدیدترین اهنگها

اسلام در سرزمین روسیه

ارسال شده توسط د در 87/8/21:: 10:10 صبح
روسیه
اسلامی
اسلام در سرزمین روس


نویسنده:
سید رضی عمادی

معرفی کتاب:
با اشغال سرزمین های
اسلامی در عصر تزارها و ضمیمه کردن این بخش ها به
خاک روسیه، جمعیت مسلمان روسیه رشد چشمگیری پیدا
کرد. با به قدرت رسیدن کمونیسم در روسیه و شکل
گیری اتحاد جماهیر شوروی مبارزه با دین و نمادهای
دینی در این کشور در دستور کار مقامات کرملین قرار
گرفت و اسلام همچون سایر ادیان در شوروی در تنگنا
قرار گرفت. در این دوره اگرچه دین و عقاید دینی به
طور کامل از بین نرفت اما نسلی کع متعلق به این
دوره بود تا حدودی از دین به دور ماند.
با
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد آزادی های
مذهبی بار دیگر اسلام در روسیه در مسیر رشد و
گسترش قرار گرفت و نسل جوان مسلمان روسیه تحرک و
علاقه وافری را در کسب و آگاهی های دینی از خود
بروز می دهد.
نوشتار حاضر نگاهیی دارد به وضعیت
اسلام در روس و روند رو به رشد گرایشات اسلامی در
این سرزمین.
فهرست مطالب کتاب به شرح زیر
است:

? اسلام در زمان اتحاد شوروی
-
وضعیت اسلام و مسلمانان و سیاست های حکومت
کمونیستی
- قول های تو خالی لنین
- اصلاحات
گورباچف و مسلمین روسیه

? اسلام در روسیه
پس از فروپاشی شوروی
- جمعیت شناسی مسلمین
روسیه
- شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
مسلمانان روسیه

? مسلمانان روسیه:
نگرانی‌ها و دغدغه‌ها

? چشم انداز
اسلامی


دانلود کتاب:

لینک دانلود  (نسخه
الکترونیکی با حجم کمتر از یک
مگابایت)

برای دانلود، روی لینکهای بالا
کلیک سمت راست کرده و Save
Target As
را بزنید.


ایمیل هایتان را آفلاین بخوانید و جواب دهید

ارسال شده توسط د در 87/8/21:: 10:9 صبح

ایمیل هایتان را آفلاین
با Zoho mail بخوانید
و جواب
دهید!













































باسلام
Zoho
mail
که از قبل به صورت پیش فرض در سویت کامل
آفیس آنلاینش قرار داشت بالاخره از بتا خارج شد و
به صورت عمومی الان برای استفاده قرار
داره.
کسانی که یک عدد اکانت در زوهو دارند و
Google gears هم در مرورگر خود نصبیده اند،ملاحظه
میکنن که یک عدد دکمه ?offline? ظاهر شده است که
با اون میتونید ایمیل هاتون رو آفلاین بخونید و
جواب بدید که مسلماً جواب ها وقتی آنلاین میشید
فرستاده میشن. Zoho mail هم دارای لیبل بندی و
فولدر هست و در آینده ای نزدیک هم امکانات بیشتری
رو بهش اضافه میکنه.
من خودم گاهی اوقات که
آفیسم مشکل پیدا میکرد از زوهو استفاده میکردم و
از مجموعه ی آفیسش یعنی میتونستم با این که زوهو
ابزاری آنلاینه ولی آفلاین هم ازش استفاده کنم.!پس
زوهو رو به شما تبلیغ میکنم!
زوهو سرویسیت
رایگان که شما میتونید از امکاناتش استفاده کنید و
نگران هیچی نباشید،فقط نیاز به یه ساین! آپ
هست.


پاناسونیک و نمایشگر 150 اینچی

ارسال شده توسط د در 87/8/21:: 10:9 صبح

پاناسونیک و نمایشگر 150
اینچی


فستیوال شرکت های سازنده نمایشگر
ها با  ساخت باریکترین LCD موجود در جهان که
9.9 میلیمتر ضخامت داشت شروع شد. پاناسونیک هم
خودش را از این رقابت ماراتون عقب ندیده و خبر
تصمیمش  از ساخت نمایشگر LCD 150 اینچی را به
گوشمان رساند. این نمایشگر قرار است در ابعاد
4,096*2,106  پیکسل بزرگترین پنجره گرافیکی
پاناسونیک محسوب شود. ابعاد آن شاید با عدد کمی
غیر قابل تصور باشد . اما کافیست به تصویر بالا
مشاهده کنید تا بتوانید تجسمی از آن داشته
باشید. 
خبر مسرت بخشی بود. اما به نظر
شما این قبیل نمایشگر ها در کدام خانه و یا در
کدام لابی هتل می تواند جای بگیرد؟! نمایش چه بر
نامه و یا چه فیلمی می تواند کیفیت و وضوح تصاویر
این محصول را اثبات کند؟! از همه مهمتر , کدام
نیروگاه می تواند برق مورد نیاز این محصول را تنها
به مدت زمان  نمایش یک کارتون تامین کند!


زن آزاری در فرهنگ ایرانی

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 6:19 عصر
با روایت چند صحنه و تجربه شخصی‌ام شروع میکنم. خیابان ولیعصر نزدیک پارک ملت، دختری با مانتوی تیره و پوشش کاملا معمولی در پیاده رو راه می رود دو پسر سوار بر موتوری از کنار او می‌گذرند و جوانی که ترک موتور است برای لحظاتی دختر را گرفته و دختر همراه با موتور کشیده می شود و البته صدای جیغ و فریادش هم بلند می شود دو جوان موتور سواری پس از لحظاتی او را رها میکنند و فرار میکنند. در صحنه ای دیگر دو دختر جوان با کمی آرایش در نزدیکی میدان توحید ایستاده اند و در صحنه ای آشنا برخی جوانان به قصدی که می‌دانیم برای آنها ترمز می زنند و دختران بی توجه به آنها در حال صحبت با یکدیگرند ناگهان دو جوان موتور سوار از کنار آنها رد شده و با دستانشان دخترها را آزار میدهند بطوریکه برخی وسائل یکی از دخترها پخش زمین می شود و با پسرها با لبخند فرار میکنند دختر پریشان فریاد می زند «بدبخت،طرفت را اشتباه گرفته ای» و باز صحنه ای دیگر که خیلی از دخترهای جوان که اتومبیل شخصی دارند تجربه کردند چند پسر جوان با ماشین خود به قصد آزار  آنچنان جلوی ماشین چند دختر می پیچند که با تصادف لحظه ای فاصله بود و صدای اعتراض دخترها درآمد. دخترها خوب می دانند چه می‌گویم و پسرهایی که نمی دانند کافیست از دخترها و زنان خانواده یا از نزدیکان خود بپرسند تا آنها نیز از تجربه ای تلخ خود برایشان بگویند. زنان زیادی تجربه آزار جنسی هرچند اندک وقتی کنار مردی در تاکسی نشسته اند یا حتی وقتی در کوچه ای خلوت راه می رفتند را تجربه کردند و شاید کمتر دختری باشد که آزارهای کلامی مردها وقتی در خیابان بوده را  تجربه نکرده باشد.
اما ریشه این آزارها و مزاحمتها کجاست؟ چرا برخی مردان ایرانی که تعدادشان هم متاسفانه کم نیست این حق را خود می دهند که به زنان یا دخترانی که در خیابان، تاکسی یا حتی در اتومبیل شخصی خودشان هستند آزار برسانند؟ ساده لوحانه میتوان گفت تقصیر ماهواره و دسیسه دشمن است. اما به نظر نمی رسد حتی ساده لوح ترین آدمها این استدلال را قبول کنند. متاسفانه شاید یکی دلایل اصلی اینگونه آزارها در منطقهای عجیب فرهنگ ایرانی است. آنجا که می گوییم که دختر اگر موردی نداشته باشد اگر سرسنگین باشد و اگر پوششی سخت و بی روح داشته باشند کسی برای او مزاحمت ایجاد نمیکند احتمالا این استدلال قرار است تشویقی برای دختران برای انتخاب پوشش و رفتاری سنگین باشد اما از قرار بیشتر در ذهنیت پسران و مردان ایرانی موثر بوده ، مردانی که فکر میکنند اگر دختری کمی آرایش کرده است و یا مانتویی با رنگ شاد پوشیده است فاحشه ای است که میتواند با آن هر کاری کرد و هرگونه مزاحمت و آزاری حقشان است و  حرکات سادیستی خود را به پای رفتار دختران می گذارند. متاسفانه استدلال اخیر فقط محدود به بخشی از جامعه ای که  فقر فرهنگی دارد نیست و حتی می بینیم که در سیستم انتظامی کشور  با دخترانی با پوشش شادتر  به اتهام تحریک مردان برخورد می شود به جای آنکه سخت بیایستیم و بگوییم اگر زنی فاحشه هم بود هیچ مردی حق ندارد برای او مزاحمت ایجاد کند و یا با رفتار بیمارگونه  برخی مردان برخورد کنیم تا آنکه طرف مقابل را به تحریک متهم و او را تنبیه کنیم.
شاید هم ریشه این مزاحمتها در خانواده ها باشد جایی که پسرها و دخترها نمی آموزند چگونه با جنس مخالف خود رفتار کنند یا با آنها ارتباط برقرار کنند در واقع بسیاری از جوانان از هیچ منبع قابل اعتمادی رفتار و برخورد با جنس مخالف را نمی آموزند و تنها معلمشان شاید بچه های محل  و دوستانشان باشند. اینجاست که پسرهای که حتی مایل به ارتباطی مثبت و ذاتی با جنس مخالف هستند به جای پیشنهادی مودبانه با تیکه های کلامی مضحک برای شروع ارتباط  استفاده میکنند یا دخترانی که ارتباط با جنس مخالف را در کنار خیابان و سوار شدن در ماشین پسران  دنبال میکنند. مشکل از پسران و دختران جوان نیست مشکل آنجاست که آنها نمی دانند چه کنند و کسی هم حاضر نیست بپذیرد که باید طرز برخورد و رفتار با جنس مخالف را به ایشان یاد داد. جامعه ای که هنوز دختران جوان را با ترساندن از آزارهای خیابانی به انتخاب پوشش به اصلاح خود مناسب تر مجبور می‌کند یک جای کارش می لنگد.

کارکاتور::رایانه در عصر حجر

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 6:16 عصر

بزرگترین ساندویچ همبرگر در جهان

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 6:5 عصر

بزرگترین ساندویچ همبرگر در جهان

 

??? ???????? ??????? ??????? - ???????

 


10 راه برای تغییر طرز تفکر و دگرگون کردن زندگی

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 6:1 عصر

10 راه برای تغییر طرز تفکر و دگرگون کردن زندگی

 

نگرش ما به زندگی یعنی همه چیز! چند روز پیش تبلیغی درمورد افسردگی در تلویزیون دیدم که افراد را به "تغییر طرز تفکر" تشویق می کرد. واقعاً آفرین به همچنین تبلیغاتی که هوشیاری ایجاد میکند. برای دست یافتن به قانون جاذبه در زندگی—یعنی جذب کردن بیشتر چیزهایی که در زندگی می خواهیم به سمت خود، و تبدیل منفی ها به مثبت—باید طرز تفکرمان را تغییر دهید و یک نگرش جدید به زندگی پیدا کنیم.

سالها پیش مربی اخلاقم درمورد تغییر دیدگاه به روشی بسیار ساده صحبت می کرد. از طریق تصاویر و احساسات. او به من نشان داد که چطور حرکت دادن یک پا به سمت راست یا چپ یا جلو و عقب، دیدگاه شما را نسبت به صحنه ای که مقابلتان قرار دارد تغییر می دهد.. وقتی از زاویه ای متفاوت به دنیا و آدم ها درون آن نگاه می کنید، آن را متفاوت خواهید دید و متفاوت درمورد آن فکر خواهید کرد. تغییر دیدگاه، تغییر زاویه دیدی که با آن به خودتان و دنیایتان نگاه می کنید، در چیزهایی که می بینید و واکنشی که به آنها می دهید، تاثیر می گذارد.

من  خیلی از مراجعینم را در این چند سال به تغییر طرز تفکر و دیدگاهشان تشویق کرده ام و خیلی از آنها موفق شدند با این روش به چیزهایی که در زندگی می خواستند—پول بیشتر، خرید یک ماشین نو، عشق و ...—برسند. به همین خاطر تصمیم گرفتم این 10 نکته برای تغییر رویکرد به زندگی را به چاپ برسانم.

1. یک مسیر جدید انتخاب کنید. به دنبال یک راه جدید برای رسیدن به مقصدتان باشید. برای رفتن سر کار چه پیاده از پارک رد می شوید یا با اتوبوس می روید، سعی کنید یک مسیر جدید برای خود انتخاب کنید که به شما ایده ها و بینش تازه ای نسبت به محیطتان بدهد.

2. نقش دیگران را بازی کنید. برای لحظه ای هم که شده افکار و نظرات خود را کنار بگذارید و با چشمان یک نفر دیگر به یک موقعیت یکسان نگاه کنید. سعی کنید همان چیزی که آنها می بینند و حس می کنند را ببینید و حس کنید. مهم نیست که در حال دعوا کردن، نگاه کردن به یک مشکل یا سوال باشید، از دیدگاه یک فرد دیگر مطمئناً به درک بیشتری دست خواهید یافت.

3. افکار و قضاوت های غیردوستانه و باورهای محدود کننده خود را بشناسید—"من خیلی چاقم"، "من نمی تونم..."، "اون خیلی خوشگله و من اصلاً به نظرش نمیام"، "اون دمدمی مزاجه"، و ....—این الگوهای فکری منفی را تغییر داده و به مثبت تبدیل کنید: "من هر روز و هر روز خوشگلتر میشم."، "من می تونم...خواستن توانستن است"، "اون خیلی دوست داشتنی است، دلم می خواد باهاش آشنا بشم"، "آدم جالبی به نظر می رسه" و ... شگفت انگیز است که چطور تغییر افکار منفی به مثبت باعث می شود مثبت های بیشتری را در زندگی به سمت خود جذب کنید.

4. چیزهای کهنه را از بین ببرید. با یک خانه تکانی درست و حسابی منزل، جا برای انرژی و ایده های جدید باز کنید. خانه تکانی فضاهای فیزیکی به ما کمک می کند خانه تکانی فکر و دلمان را هم شروع کنیم. درست همانطور که گاهی خودمان را زیر اشیاء کهنه و قدیمی که دیگر هیچ نیازی به آنها نداریم دفن می کنیم، ممکن است روحمان را هم زیر افکار و احساسات کهنه و به درد نخور دفن کنیم.

5. برنامه روزانه زندگیتان را تغییر دهید. اولویت هایتان را ارزیابی کنید، ببینید چه چیزهای بیشترین اهمیت را در زندگیتان دارند، و بعد برنامه روزانه تان را برای تمرکز بیشتر روی اولویت هایتان تغییر دهید. مثلاً یکی از مراجعین من که خانمی مطلقه و صاحب سه فرزند است که برای  نگهداری از آنها مجبور است سخت کار کند. او مادری بسیار دوست داشتنی با مهارت ها عالی و یک شغل بسیار خوب است که می تواند آنرا به راحتی در منزل انجام دهد. اما بعضی وقت ها من متعجب میشوم که چطور خود را درگیر کارهایی می کند که نه به پول در آوردن کمک میکند و نه هیچ ارتباطی به مراقبت او ازفرزندانش دارد. این زن اگر اولویت های زندگی خود را ارزیابی کند و برنامه روزانهاش را برطبق مسائل مهم زندگی اش—خانواده و درآمد کاری—قرار دهد، مطمئناً خیلی بیشتر می تواند در جهت اهدافش پیش رود. دانستن اولویت های زندگیتان به شما کمک می کند طرز تفکرتان نسبت به استفاده از منابعتان، مثل زمان، تغییر کند.

6. به زبانتان دقت کنید. کلماتی که استفاده می کنید، نحوه بیان افکار و احساساتتان را تغییر دهید و آنوقت خواهید دید که انرژی پیرامونتان تغییر می کند.. اگر من از یک جمله منفی مثل "تو نمیتونی اینکار را انجام بدی چو خطر داره" استفاده کنم، این احتمال وجود دارد که فرد با من لج کرده و برای ثابت کردن بی خطر بودن آن کار به من، به انجام آن مبادرت ورزد. اما اگر به جای آن جمله از جمله "چطوری می خواهی خطرات اینکار را از بین ببری چون یک کم خطرناک به نظر میاد"  استفاده کنم، فرد خیلی بیشتر در مورد آن فکر خواهد کرد و بیفکرانه آن را انجام نمی دهد. زبان ابزار بسیار نیرومندی در تغییر نحوه فکر کردن ما و همچنین واکنش دیگران به ماست.

7. انتخاب کنید که شاد باشید. خودتان منبع شادی خودتان باشید و از دیگرن انتظار نداشته باشید که خوشحالتان کنند. افراد شاد و خوشبخت افراد شاد و موقعیت های شاد بیشتری را به سمت خود جذب می کنند. برای اینکه هر لحظه در زندگی شاد باشید باید به چیزهای مثبت و خوب زندگی و کارتان تمرکز کنید و منفی های آن را کنار بگذارید. برای بو کردن گلها وقت بگذارید و اجازه ندهید که ناامیدیها در شما رخنه کند و انرژی شما را از بین ببرد.

8. مرتب دعا و مناجات کنید. با عبادت و مناجات از خدای خود تشکر و قدردانی کنید و خواسته های خود را از او طلب کنید. با تعمق به افکار و ایده های جدید دست پیدا کنید. عبادت و اندیشه کردن از مهمترین مسائل زندگی هستند چون ما را به خدا و به روحمان پیوند می دهند. و از طریق این ارتباطات می توانید به افکار بازتر و تازه تر دست پیدا کنیم.

9. ساده کنید. به دنبال واضح و ساده کردن همه چیز باشید. یکی از مراجعین خیلی باهوش من مرتب در حالت آشفته به من زنگ می زند و میگوید که نمی داند برای فلان مسئله سخت و پیچیده ای که در زندگی اش افتاده چطور تصمیم بگیرد و چه بکند. اولین کاری که از او می خواهم بکند این است که اول ببیند کدامیک از مسائل واقعاً به این قضیه مربوط است، و بعد همه چیز را خیلی "ساده" برای من توضیح دهد. طی چند دقیقه خودش می بیند که خیلی چیزها که به نظرش به این قضیه مربوط بود اصلاً هیچ ارتباطی ندارد و کاملاً بی ربط است و می تواند راحت آنها را حذف کند. آنوقت است که می تواند خیلی راحت تر تصمیم بگیرد. ساده کردن، چه در طریقه زندگی کردنمان باشد چه در نحوه آنالیز کردن یک مشکل، دیدگاه ما را تغییر می دهد و همه چیز را روشن تر می کند.

10. لبخند بزنید. لبخند زدن تاثیر فیزیکی بر مغز دارد و البته بر نحوه فکر کردنمان. یک شب که خیلی از یک مشکل خانودگی که برایم پیش آمده بود نگران و آشفته بودم به روانشناسم زنگ زدم. او چند دقیقه به حرف های من گوش داد و بعد حرفم را قطع کرد و گفت، "لبخند بزن، لبخند بزن و لبند بزن، چه الان حس آن را داشته باشی یا نداشته باشی". بعد درمورد تاثیرات فیزیکی لبخند زدن برایم صحبت کرد و اینکه چطور روحیهر ا تقویت می کند و هورمون های شادی بخش در بدن تولید می کند و همه اینها دیدگاه ما را درمورد مشکلمان تغییر می دهد. من امتحانش کردم. درست مثل دیوانه ها همیشه لبخند می زدم، موقع شستم ظرفها، تایپ کردن پشت کامپیوتر، صحبت کردن با دوستانم، و .... و واقعاً موثر بود. مشکلات خانوادگی خودشان رفته رفته حل شدند. لبخند زدن موقع حرف زدن پشت تلفن به فرد آنطرف خط منتقل می شود، لبخند زدن حین کار باعث میشود لذت بیشتری از انجام آنکار ببرید و همه اینها در دیدگاه شما نسبت بھ خودتان و دنیای اطرافتان تغییر ایجاد میکند.

برای ایجاد تغیر در نحوه فکر کردنمان، باید به خودمان و دنیای اطرافمان از یک زاویه دیگر نگاه کنیم و دیدگاهمان را تغییر دهیم. به جای اینکه در پاسخ به یک سوال همان مسیر قدیمی را برای رسیدن به نتیجه انتخاب کنید، از یک زاویه جدید به آن سوال نگاه کنید و از یک راه دیگر به نتیجه برسید. اینها راه های خوبی برای کمک به تغییر دیدگاهتان در زندگی بود. هر بار که یک راه تازه را برای رسیدن سر کار انتخاب می کنید، به مغزتان هم آموزش می دهید که یک راه جدید برای حل یک مشکل انتخاب کند. و وقتی فکرتان را تغییر دادید، دنیایتان تغییر خواهد کرد.


ماشا، مانکنی که مسلمان شد

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 12:24 عصر

ماشا، مانکنی که مسلمان شد

«ماشا
الیلیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود 2 سال پیش
به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با
اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید.
ماشا
الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد
و به تدریس در مدارس مشغول است. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر
است و اکنون احساس خوشبختی می‌کند.
آنچه در پی می‌آید مصاحبه سایت روسی Islam.ru با این هنرمند مسلمان شده است:



ماشا الیلیکینا در جمع اعضای گروه موسیقی فابریک
(قبل از تشرف به دین اسلام)



تصویری از ماشا الیلیکینا بر روی جلد مجله مشهور ماکسیم
(قبل از تشرف به دین اسلام)



... و اما تصویری از ماشا بعد از تشرف به دین اسلام


چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.
 
در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم. 

• 
آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا:
من
دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین
دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته است. من
نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز
خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد
همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را می‌دیدم
و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای
اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم. 

• در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس می‌کنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.

آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
ماشا: بله؛
آثار «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و «گروه کت استیونس» ( که پس از
اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش می‌کنم. 

• آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در
ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد. اما آن را شروع کرده‌ام
و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر می‌کنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد. 

• چرا
گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به
اسلام می‌گروند از بین هنرمندان و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟

ماشا: اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است. 

• از اینکه مسلمان شده‌ای چه احسای داری؟
ماشا: احساس
خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا
چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم. 

 و چه تفاوتی با قبل داری؟
ماشا: ایمان
به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه
انسان‌ها نهاده شده است. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل
نداده است تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما
فرصت زندگی کردن داده است تا به او برسیم.

• آیا گاهی به موفقیت‌ها و درآمد سابق خود فکر نمی‌کنی؟ حسرت آن دوران را نمی‌خوری؟!
ماشا: آن جلوه‌ها، پس از مسلمان شدن، برایم بی‌ارزش و منفور هستند. 

• از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی می‌کنی هراس نداری؟
ماشا: نه نمی‌ترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود می‌دانم که دیگران را از راه گمراهی بازدارم و به عنوان الگویی برای آنها باشم.

از اینکه عکس‌های سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
ماشا: من
خودم دوست ندارم به این عکس‌ها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آنها را
ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان می‌تواند تولد دیگری داشته
باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان می‌تواند توبه کند و با انجام کارهای
خوب، تمام سیاهی‌های گذشته‌اش را پاک کند، ان شاء الله.

اینک چه چیزی از «اسلام» می‌توانی به دیگران بگویی؟
ماشا: اسلام
می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیندیشی حداقل سعی کن از قید خودت
رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر،
حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام
بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. 

• چه پیامی برای مسلمانان داری؟
ماشا:
آرزو
می‌کنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول
خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانه‌های آنان ببارد.

• و برای غیر مسلمانان؟
ماشا: امیدوارم
کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ
از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفته
است کمی اندیشه کنند

یک داستان کوتاه

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 12:12 عصر

zendan.jpg


 
یکی از فقرای  شهر هرات که در سوز و سرمای زمستان از برهنگی خود در رنج و
عذاب بود وقتی چشمش به غلامان عمید( یکی از بزرگان دولت سلجوقی) افتاد و
دید که آنان( با وجود غلام بودن) جامه های فاخر و حریرین به بر کرده و
کمربندِ زرین به میان بسته اند، منفعل شد و رو به آسمان نمود و با حسرت
تمام گفت : خداوندا ، بنده نوازی را از جناب عمید یاد بگیر!
روزها وضع بدین منوال سپری شد که ناگهان شاه، عمید را به جرمی متهم کرد و
به زندانش افکند و غلامان او را نیز به باد کتک گرفت و از آنان خواست که
هر چه سریعتر گنجخانه عمید را لو دهند و غلامان در کمال جوانمردی طی یک
ماه، شکنجه های هولناک شاه را تحمل کردند ولی لب به سخن نگشودند و رازِ
ولی نعمتِ خود را فاش نساختند. تا اینکه شبی آن فقیر به خواب دید که هاتفی
به او می گوید: ای گستاخ تو نیز بندگی را از غلامان عمید یاد بگیر!

گلشیفته فراهانی::ماشا الیلیکینا

ارسال شده توسط د در 87/8/20:: 11:39 صبح

ماشا الیلیکینا (بازیگرسینمای روسیه) گلشیفته فراهانی (بازیگر سینمای ایران)

آیا واقعا اسلام بدین معناست که هرکجا در هر موقعیت ، ما به سلیقه خودمان به آن عمل کنیم؟

اسلامی که من میشناسم و دین داری که من میکنم واقعا صحیح است؟

چند وقته پیش مصاحبه خبرگزاری روسیه با ماشا الیلیکینا ؛ مانکن ، خواننده و بازیگر معروف سینمای روس که به تازگی مسلمان شده بود را در وبلاگ (سایت کلوپ)  گذاشتم ، دوستانم خوندند ...


اما بعد از چند وقت با دیدن عکس گلشیفته فراهانی در سینمای هالیوود ؛( در حالیکه قبلا من به عنوان یکی از بازیگران محبوبم اونو دوست داشتم ؛ مخصوصا با بازی در فیلم مادر مشتاق فیلمهای این بازیگر بودم ) 

ناگهان تلنگری خوردم و از هنر و هنرمند سوالی در ذهنم نقش بست که :

آیا هنر بدون هدف الهی ارزشی دارد ؟

البته من قبلا به این سوال پی برده بودم که :

هنر  هنرمند زمانی ارزش پیدا میکند که هدفمند باشد و باعث رضایت خداوند متعال شود

زیرا ، شکر گزاری از نعمت داده شده ، استفاده صحیح از آن در جلب رضایت معبود میباشد

و تمام سعی خودم را کرده ام تا از هنر خودم بصورت مفید و در جهت جلب رضایت خداوند استفاده کنم انشالله ...

ولی هنوز این سوال برای من وجود دارد که : اسلامی که ماشا تازه به او پی برده است صحیح و محکمتر است و یا اسلامی که گلشیفته از کودکی با آن بزرگ شده ؟

آیا براستی شناخت ما از دین و ایمان کامل است ؟

 اگر ماهم در موقعیت گلشیفته قرار میگرفتیم ، چه کاری را انجام میدادیم ؟

و

براستی که ایمان و معرفت ما نسبت به خداوند متعال در چه حد است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >


بازدید امروز: 18 ، بازدید دیروز: 82 ، کل بازدیدها: 685435
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ