گفته های " دکتـــر علـــی شریعتـی "
ارسال شده توسط د در 88/8/17:: 4:23 عصرگفته های " دکتـــر علـــی شریعتـی "
آدمهای که هیچ وقت احتیاج به تنهایی ندارند ، معمولاً آدمهای کم مایه ایی هستند .
اگر بخواهند از پیغمبر اسلام مجسمه ایی بریزند ، باید در یک دستش کتاب باشد و در دست دیگرش شمشیر .
خدا برای تنهایی اش آدم را آفرید .
ایمان زاییده ای ایدوئولوژی ارزش دارد ، نه ایمان ارثی یا تقلیدی .
عشق می تواند جانشین همه نداشتن ها شود .
چه رنجی است لذتها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوش بخت بودن .
وقتی که بود نمی دیدم . وقتی می خواند ، نمی شنیدم... وقتی دیدم که نبود... وقتی شنیدم که نخواند ... !
تنها دو جا است که هرکسی خودش است، بستر مرگ و سلول زندان .
هیچ گاه تنهایی و کتاب و قلم ، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا کسی از من نخواهد گرفت ... دیگر چه میخواهم ؟ آزادی چهارمین بود که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند .
هر کس به میزانی که به تنهایی نیاز دارد ، عظمت دارد و بی نیاز تر است .
من تنهایی را از آزادی بیش تر دوست دارم .
بد دردی است در انبوه خلق ، تنها بودن و در وطن خویش ، رنج غربت کشیدن.
وقتی یک روح از سطح زمان خویش بیش تر اوج میگیرد و از ظرف تحمل مردم زمان ، بیشتر رشد می کند ، تنها میشود.
من از میان همه ی نعمت های این جهان، آن چه را برگزیده ام و دوست میدارم، تنهای است.
آدم ها همچون کوه ها همگی با همند و تنهایند .
در تمام عمرم جز تنهای و تفکر و غم و عشق ، سرگرمی ای نداشته ام .
اگر تنها ترین تنها شوم، باز خدا هست . او جانشین همه ی نداشتن هاست .
من از سقف و نظم و تکرار گریزانم و سعادت خانوادگی تنها بر این سه پایه استوار است!!
تو هرچه می خواهی باشی باش ، اما ... آدم باش !!!
چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها است که به این مردم ، آسایش و خوش بختی بخشیده است !!!
دنیا به اندازه ای که مرا برای همیشه پر کند، ندارد .
مقلدها همیشه از اصلشان بیش تر افراط میکنند.
هر کس مظلوم است ، خودش ضالم را یاری کرده است .
همه بشرند ، اما بعضی ها انسان اند.
همیشه از آن جاهایی که غالباً هیچ کس انتظار بعثت یک روح، یک استعداد و یک نبوغ را ندارد، کسی می آمده و کاری میکرده و مسیر تاریخ را تغییر می داده .
در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد، هیچ حرفی را باور نکنید .
سرنوشت کار خودش را می کند و ما ابزار نا آگاه اوییم .
آنجا که سخن از حقیقت است ، بحث از واقعیت بی جاست .
دلهره زنده ماندن ، زندگی را از یاد میبرد .
هر کس آن چنان که در بیداری است ، خواب می بیند .
اگر پیاده هم شده سفر کن ، در ماندن می پوسی.
مگر نمی دانی بزرگ ترین دشمن آدمی فهم اوست؟ تا می توانی خر باش تا خوش باشی.
امروز گرسنگی فکر ، از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است .
پیش از آنکه بیندیشی تا چه بگویی؟ بیندیش که چه میگویم؟
برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن !
آدم وقتی فقیر می شه ، خوبی هاش هم حقیر می شه .
آنها که می دانند چگونه باید مرد، می دانستند که چگونه باید زیست ؟
همه بدبختی های ما ناشی از این است که نسل کهنه ی ما به تحجر مبتلا است و نسل جدید به هیچ و پوچ .
هر گز از ظلم ننالیده ام و از خصم نهراسیده ام و از شکست نومید نشده ام ، اما از این کلمه شوم "مصلحت" ، دلم را سخت به درد آورده بود .
هیچ کس دنیا را آن چنان که هست نمی بیند، بلکه هر کس دنیا را آن چنان که خودش هست می بیند.