آمار دی 1387 - دانلود جدیدترین اهنگها
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچههای فلسطینی، کریسمس مبارک!

ارسال شده توسط د در 87/10/4:: 11:47 صبح

بچه‌های فلسطینی، کریسمس مبارک!

تا شروع سال نوی میلادی و سال نوی قمری چند روزی بیشتر باقی نمانده است. (1)
اکثر مردم کشورهای دنیا مشغول خرید شب عید هستند و خود را آماده می‌کنند، برای جشن‌های روزهای اول سال جدید.
کودکان مسیحی، منتظر بابانوئل هستند تا در شب سال نو، هنگامی که خوابند، هدیه‌هایشان را در کنار درخت کریسمس بگذارد و فردا صبح، وقتی که از خواب بیدار می‌شوند، با هیجان وصف ناشدنی، جعبه‌های رنگارنگ کوچک و بزرگی را که زیر درخت کریسمس گذاشته شده را باز کنند.
نمی‌دانم شب قبل‌از سال نو، هنگامی که به خواب می‌روند، چه آرزوهایی می‌کنند و از خدا چه می‌خواهند.
شاید دختر بچه‌ها آرزو می‌کنند تا بابانوئل، عروسکی زیبا و ملوس، با لباس‌هایی صورتی و کفش‌هایی سفید برایشان بیاورد و پسربچه‌ها هم به فکر ماشین اسباب‌بازیی هستند که چند روز پیش در ویترین یکی از مغازه‌ها دیده بودند و آرزویش را داشته‌اند.
راستش تصوری از وسعت دایره‌ی آرزوهای کودکانه ندارم، اما می‌دانم که آرزوهای کودکانه، شیرین و زیبا و بدون نیرنگ و فریب هستند.
سال نو نزدیک است و کودکانی هم هستند که آرزوهایی دارند.
کودکان غزه را می‌گویم.
غزه را که می‌دانی کجاست؛
جایی در فلسطین.
فلسطین را چه؟
اگر هم ندانی زیاد عجیب نیست! چون نام فلسطین را از تمامی فرهنگ‌های لغت حذف کرده‌اند!!!
مردمانش را چه؟
آنها را هم می‌توانند حذف کنند؟
شاید ما حذفشان می‌کنیم!!
از ذهن‌هایمان و از روزمرگی‌مان.
و به راستی، آرزوی کودکان فلسطینی چیست؟
کودکانی که هر روز و شبشان را باصدای گلوله و غرش تانک و شسته شدن دیوار صوتی، توسط هواپیماهای آمریکایی - اسرائیلی سپری می‌کنند و هر لحظه منتظر شنیدن خبر شهید شدن هم‌بازیشان هستند، چه آرزوهایی می‌توانند داشته باشند؟
اولین چیزی که هر کودک فلسطینی می آموزد، نام سرزمین اشغال شده‌ی مادریش است؛
فلسطین.
شاید خود که هیچ، حتی پدر و مادرش در اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در لبنان و سوریه به دنیا آمده باشند، اما خود را یک فلسطینی می‌دانند.
به راستی آرزوهای یک کودک فلسطینی که در محاصره و اشغال جنایتکاران صهیونیست قرار دارد چیست؟
بچه‌های شهرهای غزه، طولکرم، قلقیلیه، بیت جالا، بیت ساحور، اریحا، بیت لحم، جنین، نابلس، رام الله، طوباس، الخلیل، بیت المقدس، خان‌یونس، دیر البلح، رفح و روستاهای رافات، المسمیه، کفر جمال و اردوگاه‌های صبرا و شتیلا، در این روزها به چه می‌اندیشند و چه آرزویی دارند؟
تصور کردن آرزوهای این کودکان نباید زیاد سخت باشد!
دلی صادق می‌خواهد و چشمانی بینا.
همین.
راستی، بچه‌های فلسطینی، کریسمس مبارک!

------------ --------- --------- ----
پی‌نوشت:
1- 9 دی 1387 برابر است با اولین روز محرم الحرام 1340 و آغاز سال نوی قمری و 12 دی 1387 برابر است با اولین روز ژانویه 2009 و آغاز سال نوی میلادی.


همه چهار زن دارند

ارسال شده توسط د در 87/10/4:: 9:5 صبح

 

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد.
زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار میکرد . پیش دوستهایش اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد
واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت . او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود . مرد در هر مشکلی به او پناه می برد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.
اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود ، اصلا مورد توجه مرد نبود . با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت.
روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت :
" من اکنون 4 زن دارم ، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت ، چه تنها و بیچاره خواهم شد !"
بنابرین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند . اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت :
" من تورا از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟"
زن به سرعت گفت :" هرگز" همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
ناچاربا قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت :
" من در زندگی ترا بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"
زن گفت :" البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم " قلب مرد یخ کرد.
مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت :
" تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر ، می توانی در مرگ همراه من باشی؟"
زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ ،...متاسفم!" گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.
در همین حین صدایی او را به خود آورد :
" من با تو می مانم ، هرجا که بروی" تاجر نگاهش کرد ، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوء تغذیه بیمارش کرده باشد .غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت :" باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت بودم ..."

در حقیقت همه ما چهار زن داریم !
الف : زن چهارم که بدن ماست . مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ، اول از همه او ترا ترک می کند.
ب: زن سوم که دارایی های ماست . هرچقدر هم برایت عزیز باشند وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.
ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.
د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می کنیم . او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.


10 چیز که خداوند در مورد آن ها

ارسال شده توسط د در 87/10/4:: 9:3 صبح

10 چیز که خداوند در مورد آن ها
از تو سوال نمی کند

1. خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می شدی، بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

2. خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود، بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوشامد گفتی؟

3. خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس هایی در کمد داشتی، بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

4. خداوند از تو نخواهد پرسید بالاترین میزان حقوق تو چقدر بود، بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاور گرفتن آن بودی؟

5. خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود، بلکه از تو خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟

6. خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی، بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

7. خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می کردی، بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

8. خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود، بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

9. خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی، بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

10. خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مقاله را برای دوستانت نخواندی، بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می کردی؟


عرب و خلیج فارس

ارسال شده توسط د در 87/10/4:: 9:2 صبح


داستانی از چخوف بزرگ

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:32 صبح

داستانی از چخوف بزرگ

همین چند روز پیش، ?یولیا واسیلی‌‌‌‌اِونا ? پرستار بچه‌‌‌هایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم .
به او گفتم: بنشینید?یولیا واسیلی‌‌‌‌‌اِونا?! می‌‌‌‌دانم که دست وبالتان خالی است امّا رودربایستی دارید و آن را به زبان نمی‌‌‌آورید. ببینید، ما توافق کردیم که ماهی سی‌‌‌روبل به شما بدهم این طور نیست؟
- چهل روبل .
-نه من یادداشت کرده‌‌‌‌ام، من همیشه به پرستار بچه‌‌هایم سی روبل
می‌‌‌دهم. حالا به من توجه کنید. شما دو ماه برای من کار کردید .
- دو ماه و پنج روز
- دقیقاً دو ماه، من یادداشت کرده‌‌‌ام. که می‌‌شود شصت روبل. البته باید نُه تا یکشنبه از آن کسر کرد همان طور که می‌‌‌‌‌دانید یکشنبه‌‌‌ها مواظب ?کولیا?نبودید و برای قدم زدن بیرون می‌‌رفتید. و سه تعطیلی ? ? یولیا واسیلی‌‌‌‌اونا? از خجالت سرخ شده بود و داشت با چین‌‌های لباسش بازی می‌‌‌کرد ولی صدایش درنمی‌‌‌آمد .
- سه تعطیلی، پس ما دوازده روبل را می‌‌‌گذاریم کنار. ?کولیا? چهار روز
مریض بود آن روزها از او مراقبت نکردید و فقط مواظب ?وانیا?بودید فقط ?وانیا ?
و دیگر این که سه روز هم شما دندان درد داشتید و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌‌‌ها باشید .
دوازده و هفت می‌‌شود نوزده.
تفریق کنید? آن مرخصی‌‌‌ها? آهان? چهل ویک‌‌روبل، درسته؟
چشم چپ?یولیا واسیلی‌‌‌‌اِونا? قرمز و پر از اشک شده بود. چانه‌‌‌اش می‌‌لرزید . شروع کرد به سرفه کردن‌‌‌‌های عصبی. دماغش را پاک کرد و چیزی نگفت .
- و بعد، نزدیک سال نو شما یک فنجان و نعلبکی شکستید. دو روبل کسر کنید .
فنجان قدیمی‌‌‌تر از این حرف‌‌‌ها بود، ارثیه بود، امّا کاری به اینموضوع نداریم. قرار است به همه حساب‌‌‌‌ها رسیدگی کنیم. موارد دیگر:
بخاطر بی‌‌‌‌مبالاتی شما ?کولیا ? از یک درخت بالا رفت و کتش را پاره کرد. 10 تا کسر کنید. همچنین بی‌‌‌‌توجهیتان باعث شد که کلفت خانه با کفش‌‌‌های ?وانیا ? فرار کند شما می‌‌بایست چشم‌‌هایتان را خوب باز می‌‌‌‌کردید. برای این کار مواجب خوبی می‌‌‌گیرید .
پس پنج تا دیگر کم می‌‌کنیم . ?
در دهم ژانویه 10 روبل از من گرفتید .
? یولیا واسیلی‌‌‌‌‌‌اِونا? نجواکنان گفت: من نگرفتم
-امّا من یادداشت کرده‌‌‌ام .
- خیلی خوب شما، شاید ?
- از چهل ویک بیست و هفتا برداریم، چهارده تا باقی می‌‌‌ماند .
چشم‌‌‌هایش پر از اشک شده بود و بینی ظریف و زیبایش از عرق می‌‌‌درخشید.
طفلک بیچاره !
-من فقط مقدار کمی گرفتم .
در حالی که صدایش می‌‌‌لرزید ادامه داد :
من تنها سه روبل از همسرتان پول گرفتم ? نه بیشتر .
- دیدی حالا چطور شد؟ من اصلاً آن را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا به کنار، می‌‌‌کنه به عبارتی یازده تا، این هم پول شما سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا ? یکی و یکی .
یازده روبل به او دادم با انگشتان لرزان آنرا گرفت و توی جیبش ریخت .
به آهستگی گفت: متشکّرم
جا خوردم، در حالی که سخت عصبانی شده بودم شروع کردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق .
پرسیدم: چرا گفتی متشکرم؟
- به خاطر پول .
- یعنی تو متوجه نشدی دارم سرت کلاه می‌‌گذارم؟ دارم پولت را می‌‌‌خورم؟
تنها چیزی می‌‌‌توانی بگویی این است که متشکّرم؟
- در جاهای دیگر همین مقدار هم ندادند .
- آن‌‌ها به شما چیزی ندادند! خیلی خوب، تعجب هم ندارد. من داشتم به شما حقه می‌‌زدم، یک حقه‌‌‌ی کثیف حالا من به شما هشتاد روبل می‌‌‌‌دهم. همشان این جا توی پاکت برای شما مرتب چیده شده . ممکن است کسی این قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نکردید؟ چرا صدایتان درنیامد؟ ممکن است کسی توی دنیا این قدر ضعیف باشد؟ لبخند تلخی به من زد که یعنی بله، ممکن است. بخاطر بازی بی‌‌رحمانه‌‌‌ای که با او کردم عذر خواستم و هشتاد روبلی را که برایش خیلی غیرمنتظره بود پرداختم . برای بار دوّم چند مرتبه مثل همیشه با ترس، گفت: متشکرم . پس از رفتنش مبهوت ماندم و با خود فکر کردم در چنین دنیایی چقدر راحت می‌‌شود زورگو بود


آیا نوع برخورد با معضل بد حجابی مهم است؟

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:29 صبح

آیا نوع برخورد با معضل بد حجابی مهم است؟

سلام به همه دوستان
دوستمان آقا رضا مطلب بنده را شایسته پاسخ دانستند که جای تشکر دارد. در مورد مطالب ایشان موارد زیر را یاد آور میشوم
اول: بنده در مطلب خود به هیچ وجه قصد نداشتم که بگویم اگر حجاب یا هر چیزی که درست میدانیم را دیگران قبول ندارند پس ما نیز باید پیرو دیگران شویم. حتی نمی گویم که اگر عده زیادی بدحجاب داریم نباید کاری کرد. بلکه سوال اصلی بنده چگونگی عکس العمل در مقابل آن بود. بنده فکر میکنم وقتی تعداد متخلفین از حد مشخصی بالاتر رفت باید سریعا به فکر تمرکز روی راه حل های دیگر بود گر چه هنوز برخورد انتظامی بهترین راه مقابله با شدیدترین انواع آن تخلف باشد. یکی از اساتید بنده می فرمود 10 درصد از دانش آموزان و دانشجویان در هر حال و هر شرایط در امتحان تقلب میکنند و 10 درصد هم بر عکس هر قدر هم که امکان تقلب داشته باشند اقدام به آن نمی کنند پس بیشتر تلاشهای معلمان و ممتحنین باید بر روی آن 80 درصدی باشد که بین این دو حد در نوسانند. البته این به این معنی نیست که با متخلفین حرفه ای و بالفطره کار نداشته باشیم. بگذارید مثالی بزنم: همانطور که میدانید عده زیادی از افرادی که کار آزاد دارند بنا به مقتضیات بازار کار با مشکلات مالی درگیر بوده و مخصوصا در گذشته که برگشت چک منجر به زندان رفتن افراد میشد عده قابل ملاحظه ای از افراد به این علت روانه زندان میشدند. بعد از گذشت مدتی قبح زندان رفتن به دلایل مالی شکست و الان نه خود شخص احساس شرم از این مساله دارد و نه مردم به او به چشم بد نگاه میکنند و حتی در مواردی با او همدردی هم میکنند و گاهی بخاطر تلاشش در سختی ها تحسین هم میشود در حالی که قاعدتا زندان رفتن باید نوعی شرمساری و از دست دادن وجهه اجتماعی را در پی داشته باشد همانطور که در بسیاری جوامع چنین است و افراد حتی با جرایم جزئی نیز اگر کارشان به زندان بکشد نه تنها کار و در آمد خود را از دست میدهند بلکه اکثرا خانواده و زندگی آینده خود را نیز به باد فنا میدهند. غرض اینکه لااقل برای برخورد با اکثر بدحجابها راههای بهتری باید جست و الا به مرور مجازاتها ارزش خود را از دست میدهند. غرض اینکه به نظر حقیر نوع برخورد با مساله حجاب مهمتر از بحث بر سر درستی و غلطی اصل حجاب است
دوم: نکته دوم بیشتر جنبه سوالی دارد که جواب آنرا خود نیز نمی دانم. میدانیم که در اسلام به صراحت از افراد خواسته شده که حجابشان را رعایت کنند. اما آیا از حکومت اسلامی هم خواسته شده که مردم را ملزم به رعایت حجاب کند؟ میدانیم که در دوره پیامبر اسلام (ص) و دهه های اولیه اسلام مسلمانان عموما به رعایت حجاب الزام شخصی داشتند و حتی اهل کتاب نیز در جزیره العرب از پیش از اسلام حجاب را رعایت میکرده اند؛ پس گمان نکنم موردی از بدحجابی در آن زمان وجود داشته تا ببینیم پیامبر (ص) یا ائمه (ع) با آن چگونه برخورد کرده اند. البته اقرار میکنم که اطلاعات تاریخی بنده بسیار ناقص است و شاید چنین مواردی بوده و بنده بی اطلاعم. سوال دقیق بنده اینست که آیا از نظر پیامبر (ص) و ائمه (ع) حکومت باید مردم را ملزم به رعایت حجاب کنم یا تنها باید به تبیین لزوم داشتن حجاب و مزایای آن و مضرات نداشتن آن پرداخت اما مردم را در رعایت یا عدم رعایت آن آزاد گذاشت؟ البته در این میان میزان عملی بودن این فرض نیز چیزی نیست که بتوان از آن گذشت. منظور اینکه شاید اصلا این آزاد گذاشتن لااقل به این شکل و در این شرایط عملی نباشد. اینها چیزهایی است که نمی توان به راحتی در مورد آن حکم قطعی داد


برنامه روزانه ملتهای مختلف!

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:28 صبح

برنامه روزانه ملتهای مختلف!

پس از ساعتها تحقیق ، برنامه روزانه ملتهای مختلف به شرح زیر اعلام می شود:

آمریکا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت استراحت ، 2 ساعت ماندن در ترافیک ، 2 ساعت تفریح ناسالم ، 2 ساعت تماشای تلویزیون ، 2 ساعت کار با اینترنت.

فرانسه : 8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خیابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، 2 ساعت خندیدن.

ایتالیا : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2ساعت خیابان گردی.

آلمان : 8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی.

کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو.

عربستان سعودی : 8 ساعت تفریح همراه با کار ، 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، 10 ساعت خواب.

مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در مورد گذشته.

8 ساعت جستجوی کار ، هندوستان : 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان.

پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب در حین کودتا ، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرا ر از دست پلیس.

ایران : 8 ساعت خواب ، 8 ساعت استراحت ، 2 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار ،3 ساعت بحث در مورد گذران اوقات فراغت ، 2 ساعت بحث در مورد فوتبال!!!


پرطرفدارترین محصولات تکنولوژی چگونه نامگذاری شدند؟

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:26 صبح

پرطرفدارترین محصولات تکنولوژی چگونه نامگذاری شدند؟

این روزها دیگر در بازار پررونق محصولات تکنولوژی، عرضه یک محصول یا خدمات جدید با تکنولوژی متفاوت تنها نیمی از راه پیش روی شرکت‌های تولیدکننده بزرگ است.
نیم دیگر راه اما در گرو انتخاب یک نام مناسب از هر جهت برای آن محصول است؛ نامی که باید در عین ویژه و منحصر به فرد بودن، توجه کاربران اولیه و بعد از آن مخاطبان خارجی را به خودش جلب کرده و البته قبلا انتخاب نشده و به لحاظ قانونی مشکلی نداشته باشد.در واقع نگاهی به بازار محصولات پرطرفدار عرصه تکنولوژی نشان می‌دهد که بسیاری از این محصولات صرف‌نظر از کیفیت و قابلیت‌ها، به دلیل نام ویژه و جالب توجه‌شان انتخاب و خریده می‌شوند.در این میان ده محصول مشهور و پرطرفدار بازار تکنولوژی از این منظر قابل بررسی هستند.نام این محصولات به اندازه کافی جالب توجه، کنجکاوی‌برانگیز و البته ساده است.وب‌سایت
www.cio.com هم در واقع فرآیند انتخاب نام مشهورترین محصولات تکنولوژی را مورد بررسی قرار داده است که آن را در زیر می‌خوانیم.


? iPod: غلاف این محفظه را باز کن
در طول روند توسعه خط تولید MP?Playerهای شرکت Apple، استیو جابز، مدیرعامل این شرکت همیشه درباره استراتژی این شرکت که براساس آن iMac به عنوان یک مرکز و کانون توجه برای محصولات دیگر شرکت محسوب می‌شود، صحبت می‌کرد.
سرانجام آنها برای انتخاب نام MP?Player جالب و متفاوتی که قرار بود برای اولین بار در سال ???? به بازار عرضه شود، از کارشناس قوانین کپی‌رایت به نام ?وینی چیکو? کمک گرفتند.
در حالی که فکر چیکو با انواع مختلف نامه‌هایی که با Mac هم در ارتباط باشد مشغول بود، ناگهان مفهومی از یک سفینه فضایی در نظرش مجسم شد.
او این مفهوم را با این دستگاه جدید منطبق کرد و به این نتیجه رسید که سطح رویی و پلاستیکی این دستگاه احساس ارتباط نزدیک‌تری را به کاربران می‌دهد. به این ترتیب واژه Pod به معنای غلاف و پوسته، مبنای این نامه قرار گرفته تا با اضافه کردن حرف ?i? به عنوان حرف آغازگر iMac آن را با استراتژی شرکت Apple همراه کند.


? BlackBerry: لذتی شیرین
شــــــرکــت کــــانـــادایـی Research in Motion در سال ???? برای دستگاه بی‌سیم جدید خود که مبتنی‌بر ارتباط از طریق ایمیل بود، از شرکتی به نام Lexicon Branding کمک گرفت. در نهایت مسوولان RIM به این نتیجه رسیدند که واژه ایمیل را که براساس تحقیقات فشار خون کاربران را افزایش می‌دهد، از ذهنشان دور کنند.
در عوض آنها به فکر انتخاب نامی افتادند که علاوه‌بر القای حس شادی به کاربران، احساس آرامش را هم به آنها بدهد. کلیدهای کوچک و کنار هم این دستگاه در نظر کارشناسانLexicon Branding به صورت خوشه‌ای از دانه‌ها تصویر می‌شد.
با این اوصاف توجه این کارشناسان به نام‌هایی مانند توت‌فرنگی، خربزه و میوه‌ها و سبزیجات مختلف دیگر جلب شد تا در نهایت ?تمشک سیاه? نام انتخابی آنها شود که علاوه‌بر زیبایی، یادآور رنگ مشکی بدنه این دستگاه باشد.


? Fire Fox: افسونی برای بار دوم
انتخاب نامی مناسب برای مرورگر متن باز شرکت Mozilla که با ماهیت آن هم سازگار باشد، کار مشکلی بود.
با این همه اولین نسخه مرورگر این شرکت با نام ?Firebird? روانه بازار شد. با این حال وقتی قرار شد نسخه بعدی این مرورگر به بازار معرفی شود، مسوولان Mozilla تصمیم گرفتند که به جای یک نام تکراری نام دیگری را برای محصول جدید خود انتخاب کنند. به این ترتیب Fire Fox به عنوان نام جدید مرورگر متن باز شرکت Mozilla انتخاب شد که به عقیده کارشناسان این شرکت علاوه‌بر تلفظ زیبا، کاملا منحصربه‌فرد و به خاطر ماندنی است.


? Twitter: در یک لحظه با ???کاراکتر با دوستان دیجیتال خود مرتبط شوید
وقتی نرم‌افزار ساده و تحت‌وب که ?جک دورسی? در سال ???? طراحی کرده بود محبوب و محبوب‌تر شد، نوبت به انتخاب یک نام مناسب برای آن رسید.
این کار به عهده فردی به نام ?بیز استون? گذاشته شد. این وب‌سایت استون را به یاد راه برقراری ارتباط پرندگان با هم از طریق جیک کردن انداخت؛ یک راه کوتاه اما مفهومی برای برقراری ارتباط با دیگران.
به عقیده استون همه کاربران این وب‌سایت در واقع از همین راه جیک‌جیکی برای ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کردند. به این ترتیب اولین چیزی که به ذهن او متبادر شد ?twttr? بود که صدایی شبیه به جیک‌جیک داشت. بعد از آن صداهای دیگری به این واژه اضافه شد تا ?twitter? شکل بگیرد و در نهایت به یک تریبون آزاد برای چهل‌وچهارمین رییس‌جمهور آمریکا تبدیل شود.


? Windows ?: تا شماره ? بشمار
معرفی جدیدترین نسخه سیستم‌عامل مشهور شرکت Microsoft، دغدغه نامگذاری آن را برای مدیران این شرکت به همراه آورد. این در حالی بود که بعد از نامگذاری نسخه قبلی با نام Vista، بسیاری از افراد اعلام کردند که نام‌هایی مانند windows xp یا ?? را بیشتر ترجیح می‌دهند. بنابراین کار انتخاب اسم راحت‌تر شد.
در واقع این هفتمین نسخه از سیستم‌عامل windows بود که عرضه می‌شد و به همین دلیل windows ? بهترین انتخاب بود. از طرفی عدد هفت هم معمولا نشان‌دهنده شانس و موفقیت است که این موضوع هم از نظر مسوولان Microsoft به دور نماند.


? Think pad: سادگی برنده است
خط تولید نوت‌بوک‌های پرطرفدار این نام در سال ???? راه‌اندازی شد تا مفهوم جدیدی از شناخت و درک را پیش روی کاربران خود قرار دهد. همزمان مسوولان IBM به فکر انتخاب نامی مناسب برای این کامپیوترها افتادند؛ نامی مانند Think pad.
مشکل اما این بود که نام اغلب محصولات این شرکت یک شماره و عدد را در خود داشتند.
با این حال IBM‌ها این جرات را به خرج دادند تا امروز Think padها برای تمام کاربران دنیا شناخته شده باشند.


? ANDROID: سری و مرموز، اما نه چندان هیجان‌انگیز
داستان این نام در واقع به سال ???? برمی‌گردد که یک شرکت، نرم‌افزاری با این نام را خرید که در پوششی مرموز برای تولید نرم‌افزار برای گوشی‌های موبایل فعالیت کند. این موضوع در نهایت به عرضه اولین موبایل مبتنی بر این نرم‌افزار با نام G? در روز ?? ماه اکتبر سال ???? منتهی شد.


? WIKIPEDIA: درست همان چیزی که معنی می‌دهد
WIKIPEDIA در واقع نام چند گونه‌ای از تکنولوژی WIKI برای ایجاد وب سایت‌های گروهی است.
ایـن نـــام همچنیـــن از واژه ENCYCLOPEDIA به معنی دایره‌المعارف هم مشتق شده است.
WIKIPEDIA این روزها به قدری مشهور شده است که گاهی کودکان یاحتی بزرگترها به اشتباه آن را برای کتاب‌های مرجع یا در دایره‌المعارف‌ها به کار می‌برند.


? MAC OS X: شبیه به گربه‌سانان
سیستم عامل پرطرف‌دار شرکت APPLE در حقیقت نشانه عدد ?? رومی است. هر چه باشد این محصول دهمین نسخه از سیستم عامل این شرکت است. از طرفی بسیاری X را شبیه به کدنام‌هایی برای گربه‌های بزرگ مانند یوزپلنگ (CHEETAH)، شیرکوهی (PUMA)، پلنگ (PANTHER)‌ و یا ببر (TIGER)‌ می‌دانند.


? RED HAT LINUX: نامی غنی‌شده از معنا
این نام یادآور رنگ قرمز است که در تاریخ غرب نشانه آزادگی و جنگ با دشمنان است.
از طرفی ?مارک اوینگ? موسس این شرکت همیشه در زمان تحصیل خود کلاه قرمز رنگ پدربزرگش را به سرمی‌گذاشت و به این دلیل در میان متخصصان تکنولوژی شهرت داشت. با این اوصاف ?اوینگ? پروژه‌های نرم‌افزاری‌اش را با نام‌هایRED HAT ?، RED HAT ? و.... نامگذاری کرد.
 


دانلود کامل سریال جومونگ‎‎‏‎‎‏ ‎‎‏

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:26 صبح

تهیه کننده : شبکه MBC
تعداد قسمت : 81
مدت هر قسمت : 60 دقیقه
سال انتشار : 2006 تا 2007

مطمئنا" یکی از بهترین سریال های کره ای که در ژانر حماسی رزمی ساخته شده سریال دیدنی جومونگ با بازی سونگ ایل گوک ( یوم جانگ ) هست که پرطرفدار ترین سریال در کره جنوبی توی مدت زمان پخشش ( 81 قسمت ) بود . در این سریال دیدنی ما با پرنس جومونگ ( با بازی سونگ ایل گوک ) آشنا می شیم که با اینکه اختلافاتی با برادرانش داره در مسند قدرت قرار داره و چیزی نمونده تا پادشاه کشور بشه که در همین حال متوجه رازی میشه که زندگی خودش و یک ملت رو بکلی عوض می کنه . پرنس جومونگ می فهمه که پسر شاه نیست و پدر اصلیش جنرال هه مو سو هست و پرنس تصمیم می گیره که همه چیزش رو کنار بذاره تا راه پدرش رو ادامه بده . اون در این راه سختی های زیادی رو تحمل می کنه و بسیاری از عزیزانش رو از دست می ده ولی نهایتا به آرزوی پدرش می رسه و کشوری جدید به نام گوگوریو تاسیس می کنه و با قدرت رزمی فوق العاده بالا و افسانه ایی که داشته مرز های این کشور رو تا جایی که می تونه افزایش می ده و همواره با برادر بزرگش تی سو در درگیری و مبارزه است . همچنین در کنار تمام این درگیری ها داستانی عاشقانه نیز نهفته است که کمی کمرنگ تر ولی موازی با داستان حرکت می کنه و با بازی سرنوشت درگیری زیادی بین شخصیت های اصلی سریال پیدا میشه. در حال حاظر کشور کره قسمتی از گوگوریو عظیمی است که ژنرال جومانگ از خودش بجا گذاشت .
 

صفحه مربوط به لینکهای دانلود

رمز فایل: ندارد


لینکهای دانلود غیرمستقیم و از سایت رپیدشر می باشد
. برای آشنایی با نحوه دانلود از سایت رپیدشر (Rapidshare) اینجا کلیک کنید


دانلود فیلم ده رقمی

ارسال شده توسط د در 87/10/1:: 8:24 صبح

ده رقمی
(با لینک دانلود مستقیم)


کارگردان: همایون اسعدیان
بازیگران: جواد رضویان، بهاره رهنما، بهنوش بختیاری، رضا فیض نوروزی، مهران رجبی، فریده سپاه منصور، اصغر نقی زاده و احمد پورمخبر

خلاصه داستان: ?فیروز سیزده? دزد خرده پایی بدشانسی است که ناخواسته درگیر سرقت حرفه ای یک فرش نفیس می شود. او در میان عشق، وظیفه و پول مجبور است یکی را انتخاب کند ... .

برای مشاهده تصاویری از این فیلم روی این لینک کلیک کنید
 

لینکهای دانلود (مستقیم)

سرور اول
قسمت 1
قسمت 2

سرور دوم
قسمت 1

قسمت 2

رمز فایل: ندارد


برای دانلود، روی هر یک از لینکهای بالا کلیک سمت راست کرده و Save Target As را بزنید.


<      1   2   3      >


بازدید امروز: 101 ، بازدید دیروز: 30 ، کل بازدیدها: 682822
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ